چرا رقابت در ايالاتمتحده 2حزبی است؟
تناقضات دموكراسی در نظام انتخاباتی آمریكا
گروه بین الملل «تیتریک» ; در آستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری اسلامی ایران، 8 نامزد شركتكننده با يكديگر 3دور مناظره چندساعته انجام دادند و با مردم از طریق تلویزیون صحبت كردند. بهرهگیری از رسانه ملی آن هم به صورت رایگان برای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری كه از طیفهای گوناگون سیاسی و افراد مستقل هستند و در چارچوب قانون وارد این رقابت شدهاند، یكی از مزیتهای انتخابات در ایران است.
در آمریكا اما نظام انتخاباتی چگونه است؟
رهبر معظم انقلاب در بياناتشان در حرم مطهر امام خمینی (ره) در اینباره فرمودند: «[در آمریكا] افرادى بودهاند كه مورد حمایت صهیونیستها نبودهاند، مورد حمایت شبكه سرمایهدارى خونخوار بینالمللى نبودهاند، هر كارى كردند، نتوانستند وارد میدان انتخابات شوند؛ نه رسانهاى در اختیار آنها بوده، نه تلویزیونى در اختیار آنها بوده؛ براى هر ثانیه باید چقدرها خرج كنند.
در كشور ما نامزدهاى نمایندگى بهطور مساوى و برابر، بدون خرج كردن یك ریال، مىنشینند آنجا، ساعتهاى متمادى، با برنامههاى گوناگون، با مردم حرف میزنند.»
در این میان پرسش اساسی این است:
آمریكاییها چگونه میتوانند هم داعیهدار دموكراسی باشند و هم مخالف آن؟
پنجشنبه ۲۷ مهر ۱۳۹۱، خبر بازداشت یك نامزد انتخابات ریاستجمهوری آمریكا پیش از حضور در برنامه مناظره تلویزیونی، اگرچه در میان انبوه خبرهای رسانههای این كشور پوشیده ماند اما برای آنان كه مسائل آمریكا را به دقت دنبال میکردند زیاد عجیب نبود. پایگاه اینترنتی روزنامه انگلیسی گاردین روایت خود از این ماجرا را اینطور نوشته است: «شما ممكن است متوجه شده باشید كه خانم دكتر جیل استاین، كاندیدای حزب سبز در انتخابات ریاستجمهوری، در مناظرهای كه در تالار شهر در دانشگاه هافسترا برگزار شد، غایب بود. دلیلش این است كه او در آن روز همراه هونكالا- معاونش- به مدت ۸ ساعت در یك مركز پلیس در شهر نیویورك با دستبند به صندلی بسته شده بود. جرم آنها این بوده است؛ تلاش برای رسیدن به محل مناظره انتخاباتی با هدف شركت در آن».
دستگیری یك نامزد انتخابات ریاستجمهوری تا او نتواند افكار، ایدهها و حرفهای خود را با مردم آمریكا در میان بگذارد و رقبای انتخاباتی خود را به چالش بكشد، عجیب نخواهد بود، زمانی كه ما از مكانیزم انتخابات ریاستجمهوری در آمریكا و طراحی انجام شده برای تبلیغات نامزدها در آن بیشتر بدانیم.
كمیسیون مناظرات انتخاباتی
در آمریكا كمیسیونی وجود دارد به نام «كمیسیون مناظرات انتخاباتی(CPD)». این كمیسیون كه سازمانی متشكل از اعضای 2 حزب «جمهوریخواه» و «دموكرات» است، برنامهریزی جلسات مناظره را برعهده دارد. بر اساس قانونی كه اعضای این 2 حزب برای انجام مناظرات وضع كردهاند، هر نامزدی كه در 5 نظرسنجی ملی صورتگرفته، حداقل ۱۵ درصد آرای مردم را به خود اختصاص داده باشد، میتواند در این مناظرهها شركت كند.
دكتر فواد ایزدی، استادیار دانشكده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره كاركرد این كمیسیون معتقد است: «افراد مسؤول در كمیسیون مناظرات انتخاباتی یا جمهوریخواه هستند یا دموكرات، بنابراین قوانین این كمیسیون را طوری وضع كردهاند تا هیچ حزب سومی اجازه حضور در مناظرات را پیدا نكند. جالب اینجاست كه آنها خیلی هم راحت با این مساله برخورد میكنند، در حالی كه اگر اتفاقی مانند ماجرای دستگیری خانم جیل استاین در كشوری مانند ایران میافتاد، رسانههای غربی هیاهوی زیادی برپا میكردند، آن هم با آن وضع زنندهای كه با خانم استاین برخورد شد و او را به مدت ۸ ساعت به یك صندلی در مركز پلیس بستند».
به گزارش گاردین، جورج فرح، بنیانگذار و مدیر اجرایی مناظرههای باز انتخاباتی میگوید: «چگونه است كه احزاب جمهوریخواه و دموكرات مخفیانه مناظرات ریاستجمهوری را كنترل میكنند؟كمیسیون مناظرات انتخاباتی یك شركت خصوصی است كه توسط احزاب جمهوریخواه و دموكرات ایجاد شده و كنترل مناظرات ریاستجمهوری را تصرف كرده است اما این نوع از عدم شفافیت و این نوع از كنترل نامزد، اساسا ظالمانه و با روند دموكراتیك در تضاد است».
رأی الكترال
اما ایجاد این كمیسیون مناظرات تنها فیلتر برای دور كردن رقبایی غیر از اعضای این 2 حزب برای رقابت انتخاباتی نیست. نظام انتخاباتی آمریكا برای انتخاب رئیسجمهور، خود از جمله این موانع است. در آمریكا برخلاف ایران كه رئیسجمهور با رای مستقیم مردم انتخاب میشود، آرای نمایندگان احزاب است كه رئیسجمهور را راهی كاخسفید میكند. نظام انتخاباتی الكترال نگاهی كاملا «صفر و یكی» به عرصه رقابت برای انتخابات ریاستجمهوری در این كشور دارد؛ «دموكرات» یا «جمهوریخواه» و نه هیچ حزب دیگری. مردم پای صندوقهای رای میروند و به نامزد مورد نظر خود رای میدهند اما این رای مردم، رئیسجمهور را مشخص نمیكند بلكه حزب نامزد پیروز در هر ایالت، به تعداد سهمیه آرای الكترال– با توجه به جمعیت- آن ایالت، افرادی را جهت انتخاب رئیسجمهور معرفی میكند. در نتیجه، همه آرای مردم به نامزدهای غیرپیروز - فارغ از میزان آن- به حساب نامزد پیروز ریخته میشود.
در نهایت صاحبان رای الكترال كه تعداد كل آنها ۵۳۸ نفر است، رئیسجمهور را انتخاب میكنند و به نامزد حزب خود رای میدهند، بنابراین مردم در آمریكا اگرچه به نامزد انتخابات رای میدهند اما در واقع به احزاب رای میدهند و قوانین تبلیغات و ثبتنام و دیگر مراحل انتخابات طوری وضع شده تا برنده انتخابات در هر حالت یا جمهوریخواه باشد یا دموكرات و نه نامزد هیچ حزب سومی.
خانم جیل استاین در گفتوگو با گاردین از ۹۰ میلیون رایدهنده سخن به میان میآورد كه در انتخابات سال ۲۰۱۲ نه میخواستند به باراك اوباما رای بدهند و نه به رامنی اما در موقعیتی قرار گرفتند كه گویا نمیتوانستند انتخاب دیگری داشته باشند.
هزینههای انتخابات
علاوه بر اینها قوانین بهگونهای وضع شده تا حتیالمقدور امكان قرار گرفتن نامزدهای حزب سوم در فهرست انتخابات نباشد. دكتر ایزدی در اینباره میگوید: اگر نامزدی دموكرات یا جمهوریخواه باشد و بخواهد در یك انتخابات شركت كند مشكلی ندارد اما اگر متعلق به یك حزب سومی باشد، به او میگویند برو و تعداد بسیار زیادی امضا جمعآوری كن. این امضاها باید از همه شهرهای ایالتی كه او قصد نمایندگی آن را دارد جمعآوری شده باشد، مثلا اگر آن ایالت ۵۰شهر دارد، او باید در هر كدام از این ۵۰ شهر، دهها میز برای جمعآوری امضا بگذارد كه خود این كار مستلزم هزینهكرد زیادی است.
با این وجود، خانم جیل استاین كه از حضور در مناظره انتخابات ریاستجمهوری منع شد، توانسته بود نام خود را در فهرست انتخابات ۴۸ ایالت از ۵۰ ایالت آمریكا قرار دهد.
هزینههای فراوان تبلیغات انتخاباتی و فراهم نبودن امكان تبلیغات تلویزیونی رایگان، اهرم دیگری است تا از ورود افراد یا گروههایی كه سرمایهدار نیستند یا به سرمایهداران متصل نیستند به عرصه تصمیمگیری در آمریكا جلوگیری كند. هزینه انتخابات در آمریكا تنها در سال ۲۰۱۲ مبلغی حدود 7 میلیارد دلار بود كه حدود ۶۰ درصد از این مبلغ، سهم تبلیغات تلویزیونی نامزدهای انتخابات است تا بتوانند با حضور در این رسانهها پیام خود را به مخاطبانشان برسانند. از آنجایی كه این مبلغ، مبلغ كمی نیست، بنابراین هیچ فرد یا جریانی كه به نهاد ثروت یا قدرت متصل نباشد، نخواهد توانست در انتخابات شركت كند. حتی پركردن فرم ثبتنام در انتخابات یکهزار دلار هزینه دارد، بنابراین قوانین در آمریكا بهگونهای ایجاد شده كه افرادی كه مورد تایید سرمایهداران و وامدار آنان هستند، رای بیاورند، به همین خاطر اگر نامزدی مانند خانم جیل استاین بخواهد خارج از این قاعده عمل كند با او بشدت برخورد میكنند.
به گفته دكتر ایزدی، جناحهای مختلف در محیط سیاسی آمریكا امكان حضور ندارند؛ این فقط 2 حزب جمهوریخواه و دموكرات هستند كه حق فعالیت به معنای واقعی كلمه را دارند. در تاریخ معاصر آمریكا هیچ حزب سومی در عمل اجازه حضور در صحنه سیاسی را پیدا نكرده است. تنها در سال ۱۹۹۲ راس پرو توانست با جورج بوش پدر و كلینتون رقابت كند، دلیل آن هم میلیاردر بودن او بود. در واقع او خود از طبقه سرمایهدار بود، بنابراین مشكلی برای هزینهكردهای تبلیغاتی خود و جلب نظرات سرمایهداران نداشت. اساسا بسیاری معتقدند نظام سیاسی در آمریكا 2 حزبی نیست، بلكه تكحزبی است اما با 2 جناح فعالیت میكند، چیزی شبیه همان سیستمی كه در شوروی بود. این 2جناح در بعضی حوزهها اختلافنظر دارند و در بسیاری از حوزهها هم اختلافی ندارند، مانند برخورد با ایران و فشار بر جمهورياسلامي.
ارسال نظر
اخبار برگزیده