میعاد روشنِ ماندن و شناختن/ عرفه مقام از حسین(ع) دارد
به گزارش گروه فرهنگی «تیتریک»، همان خدایی که اول بار به رسول خود گفت:"بخوان" برای عصر عرفه گفت بمان، توقف کن در صحرا، فکر و دعا و نیایش و خواستن و شناختن؛ انسانی که تا دو گام آنسوتر خود را درک نمی کند چه گونه باید بشناسد؟
عرفه، عرفات، عرف، شناخت، شناختن؛ چه چیزی و چه کسی را باید شناخت در این ساعات؟ بعد از ظهر قبل از عید قربان که حاجیان بیت الله در سرزمین عرفات وقوف می کنند و فکر، بله فکر می کنند که عَرَفَ بشناسند، این روز و قدرت آن تا حدی زیاد است و که در بُعد مکانی صحرای عرفات نمی گنجد و همه جای این دنیا را عرفه می کند، همه مسلمانان را حاجی و همه غرق در وقوف؛ چه رازی در این وقوف نهفته است؟ ماندن و شناختن.
شناختن پروردگار خویش، شناختن خود، زندگی و یا... مگر دیگر روزها و دیگر ساعت ها نباید این گونه باشد؟ مگر از آغاز آفرینش همه مخلوغات به دنبال شناختن نیستند؟ زندگی، خلق و فلک، دنیا و آخرت، بهشت و جهنم، عشق و نفرت.
عرفه مانند دانه ای ایست که آرام در قعر خاک نشانده می شود و با صبر و سکوت و تنهایی شروع به رشد می کند و بزرگ و بزرگتر می شود تا از تنگنای پوسته و خاک خود فرار کند، برود بالا و بالاتر، بوی عطرآگین گل را در فضای زندگی به مشام مشتاقان برساند.
و چه می دانند بندگان خاکیِ اسیر خاک که رویش اولین جوانه سر برافراشته از خاک چیست و آن گلی که معطر بر رایحه بهشتی شناخت است چگونه پوسته سخت خود را زمانی کنار زده تا زنده شود؟ چگونه خاک را شکافته تا نور را بیابد؟ چگونه ریشه دوانده تا تازه بماند و چگونه ثمر دهد؟
فردا که ابراهیم حدیث بندگی خود را می خواند و تیغ می کشد بر گلوی زلال ترین قسمت وجود خود، مخلوق را تا ابد در برای خالق سربلند می کند و خدا به یمن ایثار وی، این روز را برای انسان عید قرار می دهد، اما عرفه روز قبل از عید، روز تشویق و تصمیم ابراهیم، روز اجابت دستور خداوند و زمانی برای توقف کردن است، آن ساعتی های که شاید ابراهیم خلیل الله نیز دست از کار کشیده و فکر می کند به فردای خود و اراده ای که ببرد دل از هرچه خواستنی است و بنیاد این آیین مقدس را با صبر و تنهایی و سکوت میان بنده و پروردگار استوار ساخت.
همه پیامبران و امامان و بزرگان تاریخ عبودیت، ساعاتی از این روز را درک کرده اند و دعا و ذکر و توسلی خود با خداوند را داشته اند، اما عرفه نام بزرگی را به همراه خود دارد که حج خود را از میانه رها کرد تا سرنوشت را در محل دیگری رغم زند.
آنگاه که آدم پیامبر همه مقربان خدا را قسم می داد برای قبول توبه خود، وقتی به نام او رسید دلش لرزید و پرسید او کیست که بر جگرم آتش می افکند؟ ابراهیم خلیل وقتی به زمین نینوا رسید از اسب فرو افتاد و خون سرش جاری شد خدا گفت به همراهی خون او، خون تو جاری شد؛ موسی بن عمران که هنگام عبور از خاک تپیده پایش سست شد، لرزید و سوال کرد خدایا این چه حال است؟ جواب شنید این قتلگاه اوست؛ گوسفندگان اسماعیل نبی آن زمان که نخوردند از آب رودخانه و او هراسان پرسید که چه شده؟ پاسخ شنید که چگونه گوسفندان آب بنوشند از محل شهادت عطشناکی که بر کناره این رود روزی خواهد آمد؛ و یا آن هنگام که کشتی نوح بر فراز این محل دچار طوفان و تلاطم شد و نوح را به سوال واداشت که این چه طوفانی است؟ جبرائیل پیام آورد و نقل آینده او را گفت، همه و همه نشان از عظمت حادثه ای داشت که باید مسیر تاریخ را به سوی خود بچرخاند و این تغییر از عصر عرفه با حج نیمه کاره آغاز شد تا روز دهم ماه بعد.
آری عرفه نام از همه انبیاء و رسولان دارد، اما آن کسی که با نیایش بی نظیر خود عرفه را از صحرای عرفات بیرون آورد و به کل جهان کشاند برای قربانی کردن اسماعیل های خود سفر در پیش گرفت و راهی مسیری شد که حج آخر خود را میان دو رود در خاک تپیده و هوای داغ تکمیل کند.
انتهای پیام/