نباید ابزارهای نفوذ خود را دست دشمن سپرد و دم از رفع سایه جنگ زد/ پشت پرده موضع آمریکا پیوند استراتژیک اسرائیل و عربستان است
قرار دادهای عظیم تسلیحاتی را با عربستان سعودی تنظیم و امضا کردند. جالب تر اینکه ترامپ، ایران را دشمن مشترک اعراب و اسرائیل نامید. پشت پرده ی این موضع ایالات متحده نشان از پیوند استراتژیک بی چون و چرای اسرائیل و عربستان سعودی دارد. آنها توانستند مسأله ی اعراب و اسرائیل را که سالها بود در خاورمیانه مشکل مهمی بود با ظرافت به مسأله ی ایران از یک طرف و اعراب و اسرائیل از طرف دیگر تبدیل کنند.
به این معنا که با جلوه دادن ایران به عنوان دشمن مشترک عربها و اسرائیلیها آنها را از نظر پیوندهای استراتژیک برای حفظ وضع موجود در منطقه بهم نزدیک ساختند. اکنون می توان به راحتی گفت که با این نفوذ سیاسی ایالات متحده در خاورمیانه ایران دشمن بی چون و چرای کشورهای منطقه و از جمله عربستان سعودی و اسرائیل است.
البته این اشتباه استراتژیک رهبران ناپخته و بی تجربه ی عربستان سعودی به زودی دست به گریبان آنها خواهد شد؛ همانطور که آنها در باتلاقی شبیه به ویتنام برای امریکائیها در یمن خود را به ورطه ی تباهی کشانده اند. اسرائیلیها با همکاری سرویسهای جاسوسی متحدان غربی خود از جمله CIAو MI6 توانست از مسأله ی اختلافات هویتی میان ایران و عربستان سعودی از یک سو و باز تعریف مسأله ی حوزه ی نفوذ ایران و عربستان سعودی در منطقه ی خاورمیانه از جمله در سوریه، یمن و عراق استفاده کرده و ایران را دشمن مشترک و بی چون و چرای اعراب و اسرائیل جلوه دهد و به این ترتیب مسأله ی اصلی دهه های گذشته ی خاورمیانه را که همانا مسأله ی اعراب و اسرائیل بود را به دست فراموشی سپارند و ایران را دشمن اصلی صلح و ثبات و البته امنیت خاورمیانه جلوه دهند.
با وجود تغییر و تحولاتی که در حال حاضر در منطقه ی خاورمیانه شاهد آن هستیم انتظار می رود با یک نوع واقع گرایی منطقی به رویارویی با این تحولات برویم. اول آنکه برخی ادعای وجود تساهل و تسامح در سیاست خارجی می کنند بدانند این مسأله هیچگاه در سیاست خارجی که به دنبال حصول منافع ملی است جایگاهی ندارد. چیزی که گاهی در تاخت و تازهای عادل الجبیر و یا اردوغان در کنفرانس های مختلف امنیتی نتیجه اش را دیدیم.دوم اینکه بدون وجود اهرمهای فشار و حفظ موازنه نمی توانیم سایه ی جنگ را از سرمان برداریم.
تاریخ عبرت آموز نشان داده است که ملتی پایدار مانده است که اقتدار خود را در همه ی عرصه ها در تمامی فراز و نشیبها حفظ کرده است.ملتی پایدار است که در عین حفظ موازنه با قدرتهای دیگر توانسته استراتژی خود را به سوی صلح و امنیت بیشتر برای مردم کشورش سوق دهد. هرگز نمی توان در قبال منافع ملی از خود تساهل و تسامح نشان داد، تمامی ابزارهای فشار و نفوذ خود را به دست دشمن سپرد و آنگاه با این وضع دم از رفع سایه جنگ از سر کشور زد.
امروز اگر سایه جنگ بر سر کشور توسط ایالات متحده و دست نشانده های منطقه ای اش به سر کشور باز گشته نتیجه ی این عدم حفظ موازنه ی قدرت در منطقه و به کارگیری تساهل و تسامح در سیاست خارجی کشور است؛و البته اگر آنها نمی توانند در میدان عمل با جمهوری اسلامی وارد میدان کارزار شوند به طور حتم نتیجه ی اقتدار اطلاعاتی،امنیتی و نظامی کشورمان است. نتیجه آنکه اقتدار و حفظ موازنه ی قدرت با سایر کشور هاست که سایه ی جنگ را از سرمان بر می دارد و نه دادن پالسهای ضعف و تسلیم به کشور هایی همچون عربستان سعودی.
انتهای پیام/