وقتی معیشت معلمان ۸ هزار میلیارد فروخته شد!/ چوب حراج صندوق ذخیره به اعتماد فرهنگیان
اختلاس از صندوق ذخیره فرهنگیان آن هم از قشری که شبانه روز در جهت تعلیم و تربیت نسل آینده تلاش می کنند و با هزاران دغدغه معیشتی روبه رو هستند، بزرگترین خیانت برای این مجموعه به شمار می رود و ضرورت دارد مسببان این اختلاس بزرگ محاکمه شده و در برابر مردم به ویژه جامعه شریف فرهنگیان پاسخگو باشند.
و اما
فساد اقتصادی ۸ هزار میلیاردی فاجعه بزرگی است که جامعه فرهنگی به هیچ وجه
تحمل شنیدن این خبر را ندارد چرا که عدم نظارت لازم به این موضوع قابل
توجیه نیست و منجر می شود قشر عظیم فرهنگیان که تربیت دانش آموزان را بر
عهده خواهند داشت نگران و معترض باشند.
چرا معلمی از تبعیض و فقر می نالد
ج – ک معلمی است که به واسطه دغدغه های زندگی اش در استان البرز خادم یک مسجد شده است، این فرهنگی با شنیدن خبر تاراج صندوق ذخیره فرهنگیان به خبرنگار ما می گوید: بنده در یک خانواده فقیر متولد شدم و با توجه به معیشت امروز فقیرترین شغل را که همان معلمی است انتخاب کردم. چرا معلمی که شغل انبیاست از تبعیض و فقر می نالد و چرا به این قشر که میراث دار فرهنگ و اصالت یک مملکتند توجه نمی شود؟ بنده به مدت یکسال پس از فارغ التحصیلی دانشگاه در حالیکه متاهل بودم با مدرک کارشناسی سبزی فروش محله و شهر خود شدم.
پس از مدتی به صورت حق التدریس جذب اداره آموزش و پرورش شدم. سالها سختی کشیدم و حتی در طراحی سوالات فلسفه و منطق رتبه اول استان شدم و در خلال این سالها بواسطه حقوق کم و مشکلات معیشتی وام بانکی می گرفتم. به واسطه یک وام ضامن شخصی شده و به دادگاه احضار شدم. زمانی رسمی شدم که جز کوله باری از قرض و قسط چیزی نصیبم نشد.
مشکلات مالی من در حدی است که ایام مدرسه با دوچرخه رفت و آمد می کنم و نزدیک مدرسه دوچرخه را در جایی پنهان می کنم که دانش آموزانم مرا نبینند و مورد تمسخر آنها قرار نگیرم. مسئولین امور مساجد استان البرز در کرج یک واحد مسکونی در یکی از مساجد در اختیارم گذاشته اند و من زمانیکه از مدرسه باز می گردم، به نظافت مسجد رسیدگی می کنم و در عین حال به نمازگزاران خدمت می کنم.
سوال من این است که دلیل تبعیض و ناعدالتی بین فرهنگیان و دیگر کارکنان در سایر دستگاه ها چیست؟ حضرت زهرا (س) فرمودند هر گاه عدالت در جامعه ای کمرنگ شود قلبها از هم فاصله خواهند گرفت. چرا طرح هایی مرتبط با معیشت معلمان اجرا نمی شود؟ کاش نماینده محترم در مجلس و یا مسئولین وزارت آموزش و پرورش زندگی مرا از نزدیک مشاهده کنند که برخی از معلمین در زندگی چه زجری می کشند. به امید روزی که تبعیض و فرق رفع شود.
پولی
که از ما کم می کنند به کجا می رود؟
م – ا یک بازنشسته فرهنگی ساکن کرج با بیان اینکه هشت سال زندگی در منطقه جنگی و خدمت در آنجا با گفتن آسان است به خبرنگار ما می گوید: کدام معلم است که دو شغله نباشد. چرا من باید به علت بی حمایتی دولت مستاجر باشم. تاراج کنندگان صندوق ذخیره فرهنگیان شما دو شغله اید یا همانند من به نوعی ناهار و شامتان یکی است . آیا با حقوق بازنشستگی دو دانشجو و اجاره مغازه و اجاره منزل و دفترچه های قسط ما زیر خط فقریم یا نه؟
چرا باید بچه هایم از درد چشم رنج ببرند. چرا باید چرا باید از کلینیک و پزشک های خصوصی فرهنگیان بی بهره باشیم؟ آیا شما دغدغه سر برج برای اضافه پول پیش و اجاره خانه را دارید؟ ایا از درد کلیه، میگرن و …رنج برده اید؟ شب ها و روزها را سپری کنید و حسرت به دل سلامتی باشید. چرا باید دفترچه ها و بیمه های ما در جایی که الان مورد نیاز است آزاد باشد و کلی هزینه پرداخت کنیم؟
مگر پولی که از ما کم می کنند به کجا می رود؟ آیا همانند ما حسرت به دل یک مسافرت برای خانوداه ات هستی؟ ایا کارشناس بیکار داری؟ آیا انصاف است که من با موی سفیدم بروم و کارهای خدماتی برای خانواده ام انجام دهم که پولی بگیرم که خرج دانشگاه فرزندم را بدهم؟ پول کتاب را از کجا بیاورم؟
آیا همانند فرزندان ما بچه های شما حسرت به دل ماهی دو بار خرید میوه داشته باشند؟ آیا فرزندان شما سالی یک بار کباب و ماهی می خورند؟ آیا پول تو جیبی از شما می خواهند؟ آیا خانواده شما همانند خانواده من آرزو دارند یک روز بی دغدغه ناهار دور هم باشند؟ آیا می دانی خانواده من از آمدن روز پدر و روز معلم شرم دارند و حتی حاضرند در تقویم حذف شوند؟ آیا آنها دل ندارند که بخواهند با یک هدیه ناقابل از زحمات پدرشان تشکر کنند؟ آیا باید گفت: فقر معلم گر بود زمزمه محبتی هیچوقت به مکتب نیاورد طفل گریز پای را؟
مگر یک معلم چقدر کشش دارد؟
معلمان کرجی در اعتراض به وضع موجود می گویند چرا آموزش و پرورش کمبود نیروی خود را با افزودن دانش آموزان کلاس درس از ۲۰ دانش آموز به ۴۰ دانش آموز حل خواهد کرد؟ مگر یک معلم چقدر کشش دارد؟ ۴۰ دانش آموز به یک معلم داده خواهد شد و در مقابل امور اداری بیشتری از معلم طلب می شود. مسئولین ما لازم است معلمان را درک کنند.
آنها ادامه
می دهند تا کنون چند مدیر کل به واسطه احقاق حقوق معلمان به وزارت متبوع
استعفای خود را داده اند؟!!!!چرا همواره در افزایش بودجه ها معلمان آموزش و
پرورش کمترین سهم را داشته و اندک سرمایه آنها به تاراج می رود؟درحالیکه
مبلغ غارت شده می تواند زمینه استخدام جوانان شود.
و اما نیروهای قراردادی استان البرز نیز داستان دیگری دارند، آنها در ماه ۷۰۰ الی ۸۰۰ هزار تومان دریافت می کنند و زندگی خود را با مشقت می گذرانند چرا که نه جز نیروهای رسمی محسوب می شوند و نه خدمات کارگری شامل آنها خواهد شد و وزارت آموزش و پرورش سالهاست که آنها را در این بلاتکلیفی قرار داده است.
معلمان مدارس خصوصی و غیر دولتی نیز مزایای چشم گیری ندارند و در گفتگو با خبرنگار ما دریافت حقوق خود را سه ماه یک بار و گاها ۶ ماه اعلام می کنند و البته سناریوی تلخ واگذاری مدارس به بخش خصوصی معضلی برای معلمان و خانواده هاست، چالشی که در سایه فسادهای مالی وزارت آموزش و پرورش گم شده است.
و اما استعفای ماهرانه علی اصغر فانی مانع فراگیر شدن فساد صندوق ذخیره فرهنگیان شد، وزیری که خود را تبدیل به یکی از چهره های ماندگار این حوزه کرد و توانست رکورد پنج استیضاح و دریافت چهار کارت زرد از آن خود کند!
حال با تقسیم ۸ هزار میلیارد تومان رقم سوءاستفاده مالی از صندوق ذخیره فرهنگیان بر تعداد اعضای آن قریب به ۹۰۰ هزار نفر به عدد ۸/۸ میلیون تومان می رسیم و می توان گفت مسئولان صندوق ذخیره فرهنگیان در دولت یازدهم به طور میانگین ۸/۸ میلیون تومان از جیب هر فرهنگی عضو این صندوق، دزدیده اند.
آنچه مطرح شد تنها قسمتی از مشکلات معلمان استان البرز بوده و در واقع کلاف پر پیچ و خم مشکلات مختلف نفس های مسیحانه جامعه فرهنگیان به شماره انداخته است و بجاست که در استانه سفر هیات دولت به استان البرز سوال کرد آقای رئیس جمهور مسئول تاراج سرمایه ۸۰۰۰ میلیاردی فرهنگیان کیست؟
انتهای پیام/