اینها خوره های انقلابندخواه جاهل باشند،خواه مغرض
ایشان
در یکی از سخنرانی هایشان که در سمینار جهاد سازندگی بوده است، به اقتضای
موضوع به مبحث محاصره ی اقتصادی وارد می شوند. امّا در این بین لازم می
بینند تا نقدی نیز بر برخی از تفکّرات انجمن حجّتیه داشته باشند. برخی از
عبارات شهید رجایی در این سخنرانی، در مقالات مختلفی درباره انجمن استفاده
شده است، امّا ایشان سخنان مهمتری در این باره داشته اند که متن کامل آن
(تا آنجا که به موضوع انجمن مربوط می شود) از صفحه ی 7 روزنامه ی جمهوری
اسلامی 29/3/1361 پیاده شده و تقدیم می گردد:
« ...امام گفت ما روزه می گیریم. روزه می گیریم یعنی انسان هایی می شویم که می توانیم در مقابل تهدیدهای قدرتی مثل آمریکا واقعاً بایستیم. ما که ادعا می کنیم که اسلام دارای آنچنان محتوائیست که ما را از هرگونه دستور العمل خارجی بی نیاز می کند... اینست که ما می گوئیم اسلام غنی است. امام آمد گفت ما هیچ کار خارق العاده ای هم نمی کنیم، با تمام دولت های طاغوتی دنیا با بهترین شکل مبارزه می کنیم، عبادت می کنیم، خوب دقت کنید وقتی می گوئیم اسلام قادر هست به اداره جامعه در هر شرایطی، آن وقت است که باید افتخار کنیم به وجود چنین امامی و اصرار کنیم در این که هیچ کس در هر شرایطی باشد حق ندارد ذره ای حرفی بزند که مردم را از موضع تبعیّت امام، پائین بیاورد. یک جمله معترضه هست که من تقاضا و اصرار دارم به این که امام را به عنوان رهبر جامع، نه رهبر سیاسی، نه رهبر مذهبی تنها، از هرکسی بالاتر در این انقلاب باید مطرح کرد. اینطور نیست که ما داریم این شخصیّت را به امام می دهیم، ما اصرار کنیم که مبادا این نعمت را از ما بگیرند. بسیار هستند افرادی که می خواهند اجتماعی که در مقابل امام جمع می شد، این اجتماع را جای دیگر هم جمع بکنند و بعد بگذارند جلوی همدیگر، این دقیقاً خیانت است. اگر چه در آینده تاریخ خواهد گفت ولی ما باید بدانیم که آنچه در تاریخ به عنوان انحراف صورت گرفته، دیگر نمی گذاریم تکرار بشود. هم ملّی گرایان خائنی که اولین بار نیست به فکر شکست اسلام افتاده اند بلکه بارها این تجربه را تکرار کرده اند، هم آنها در صدد هستند، هم مقدس های خشک مزخرفی که در طول تاریخ مبارزه یک شعار انحرافی دادند. و میگویند امام رهبر سیاسی آن آیت الله هم رهبر مذهبی. من هرگز در برابر مراجع عظام تقلید کوچکترین سخنی ندارم. مبادا خدای نکرده اینجور فکر شود که ما به فکر مسأله [تفاوت نگرش ها در] مرجعیّت هستیم، این مسئله اصلاً مطرح نیست. امّا من به شما عرض کنم اولین بار که به عنوان رئیس دولت به همراه هیأت دولت خدمت حضرت آیت الله العظمی آقای گلپایگانی رسیدیم، می دانید جمله اوّلشان به عنوان یک مرجع آگاه چه بود؟ گفتند آقای نخست وزیر، هیئت محترم دولت، شما را سفارش می کنم به موقعیّت امام. خیال نکنید که مراجع خودشان مطّلع نیستند. این دقیقاً جمله ای است که ایشان به ما توصیه کردند که رهبری امام را مراقب باشید. حالا آنوقت یک دسته ای پیدا می شوند می گویند که بله امام رهبر سیاسی، ما در مسائل مذهبی از دیگری هم می توانیم تقلید کنیم، اینها دقیقاً منحرفند. تازه هم نیست که پیدا شدند، آن موقعی که برادران و خواهرانمان زیر شکنجه فریاد می کشیدند، این ها می رفتند ثابت کنند که بهائیّت بر حق است یا باطل است. و دقیقاً در مقابل مبارزه قرار گرفته بودند. باز دو مرتبه سرو کلّه شان پیدا شده، جلسه تشکیل می دهند و حرف می زنند. انحراف قطعی صد درصد هست. اگر کسی در رابطه با انقلاب مسأله دیگری غیر از امام را مطرح کند خواه ملّی گرا باشد، خواه مقدّس مذهبی باشد. برای ما مسئله انقلاب منفک از امام امکان ندارد. از هرطرفی یک خوره به جان این انقلاب افتاده، من هشدار می دهم... این ها خوره های انقلابند. خواه جاهل باشند، خواه مغرض باشند از نظر اثر عملی هیچ فرقی نمی کند. من اگر یک مشت به صورت یک نفر بزنم درد خودش را دارد، حالا من از روی جهل زده باشم یا از روی غرض زدم فرق نمی کند. یعنی چه که ما بیائیم در این شرایط که دنیا انقلاب ما را به امام می شناسد، ما خودمان امام را تکه تکه اش کنیم. انقلاب باید رسالت خودش را نه تنها در محتوای تفکر و مکتب حفظ کند، بلکه حتماً باید در رهبری هم حفظ کند. و ما هر گروهی به هر شکلی که بخواهد در این انقلاب رخنه کند و از داخل به انقلاب لطمه بزند در مقابلش می ایستیم، خوب، حرف ما روشن است، آنچه باعث تضعیف انقلاب می شود از نظر ما فرق نمی کند، خداپرست باشد یا شاه پرست باشد یا استالین پرست باشد، یا هرگروهی که در تضعیف انقلاب بخواهد نقش پیدا کند نابودش می کنیم.»[1]
در این سخنرانی مهمّ نکات گوناگونی نهفته است که اجمالاً توضیحاتی عرض می نمایم:
1-شهید رجایی ابتدا به قدرت اسلام برای اداره ی جامعه در هر شرایطی، اشاره می کنند. این در حالی است که انجمنی ها با اعتقاد به عدم تشکیل حکومت اسلامی در زمان غیبت، رسماً با این عقیده مخالفند و طبیعتاً با این تفکّر، آگاهانه یا ناخود آگاه، کمال دستورات و برنامه های اسلام را زیر سئوال می برند.
2- علّت اصلی اعتراض شهید رجایی به انجمن در این سخنان، تلاش های این گروه برای مطرح کردن موضوع جدایی مرجعیّت از رهبری است. این همان مسئله ای است که در سخنرانی شهید هاشمی نژاد نیز آمده بود. طرح این موضوع از جانب این بزرگان در سال های اولیّه ی پیروزی انقلاب، شاهدی بر فعّالیّت های منفی انجمن در قبال جمهوری اسلامی است. در ضمن این نکته را باید مدّنظر داشت که به واسطه ی سمت های مهمّی که شهید رجایی در کشور داشتند، در جریان بسیاری از فعّالیّت های پشت پرده ی دشمنان انقلاب نیز بوده اند.
3- اساس این سخن که کسی امام را به عنوان رهبر نظام جمهوری اسلامی دانسته، امّا در احکام فردی از مرجع دیگری تقلید کند، حقّ است و همانگونه که نسل انقلاب به خوبی به خاطر دارند، بسیاری از مردم انقلابی ما از مراجع بزرگی همچون آیات عظام گلپایگانی، مرعشی و... تقلید می نمودند و هیچ اشکالی هم نبود. امّا انجمنی ها به مصداق "کلمةُ حقٍّ یُرادُ به الباطل" از این جمله سوء استفاده نموده و در صدد گسترش چند معنی در جامعه بودند. اوّل آن که مقام امام را در حدّ یک رهبر سیاسی تنزّل داده و جایگاه علمی و مرجعیّت امام را پایین بیاورند. دوّم آن که از این طریق سعی بر آن داشتند که به قول شهید رجایی" اجتماعی که در مقابل امام جمع می شد، این اجتماع را جای دیگر هم جمع بکنند و بعد بگذارند جلوی همدیگر، این دقیقاً خیانت است." سوّمین هدف انجمن از طرح این موضوع آن بود که به بهانه ی تقلید از مراجع و دستور گرفتن از آنان، میزان وحدت مردم در تبعیّت از امام را کاهش دهند. و آنگاه که این سئوال از آنها پرسیده می شد، همه ی این اهداف برملا می شد:" اگر امام حکمی حکومتی صادر نمایند که با نظر مرجع شما مغایرت داشته باشد، وظیفه ی شرعی شما تبعیّت از کدام است؟"
4- شهید رجایی با بیان این جمله که" آن موقعی که برادران و خواهرانمان زیر شکنجه فریاد می کشیدند، این ها می رفتند ثابت کنند که بهائیّت بر حق است یا باطل است. و دقیقاً در مقابل مبارزه قرار گرفته بودند" به صراحت انحراف و ایستادگی این گروه در مقابل انقلاب را بیان می کنند.
5- ایشان بر اثر منفی عملکرد انجمن تأکید داشته و با بیان این نکته که "خواه جاهل باشند، خواه مغرض باشند از نظر اثر عملی هیچ فرقی نمی کند" به آنانی که نیّت انجمن را خیر دانسته و سعی در توجیه اشتباهاتشان دارند، پاسخ می دهند.
6- شهید رجایی در این سخنان کوتاه سه بار بر انحراف انجمن تصریح داشته و می گویند" انحراف قطعی صد درصد هست". سپس نسبت به آنان هشدار داده و از آنان با عنوان "خوره های انقلاب" یاد می کنند.
آری، این بود سخنان رئیس جمهور شهید نظامی که انجمنی ها در ظاهر خود را وفادار به آن نشان می دهند.